دهلی :
شهر دهلی در 200 کیلومتری شمال غرب آگرا، 261 کیلومرتی شمال شرق جایپور و 604 کیلومتری شمال شرق جودپور واقع شده است.
پایتخت بزرگترین دموکراسی جهان دارای تاریخی مسحورکننده است، اما با جمعیت 14 میلیونی این شهر که در مساحت 1500 کیلومتر مربع زندگی می کنند، و با دارا بودن بالاترین میزان آلودگی، فقر، و رشد اقتصادی در شبه قاره ی هند، زیبایی های دهلی در همان وهله ی اول آشکار نمی شود. حتی ساکنین اغلب غیربومی دهلی که بیشتر آنها کارمندان دولتی، سیاستمدارن و تجار هستند، به حومه هایی که مدام در حال بزرگتر شدن هستند، شهرک های غیرمجاز، نرخ نسبتاً بالای جرم و جنایت و مرگ و میر زیاد این شهر افتخار نمی کنند. اما دهلی از بسیاری جهات، نماد هند نوین و سرشار از تضاد بین سنت و مدرنتیه، فقر و ثروت، خارجی و بومی است.
امروزه گردشگرانی که پس از سالها مجدداً به دهلی سفر می کنند شاهد رشد بی نظیر شهر خواهند بود؛ این رشد تا حدی طبیعی و حاصل گذشت زمان است، اما برنامه ی آماده سازی شهر برای میزبانی مسابقات کشورهای مشترک المنافع نیز علت دیگر این رشد سریع است. برنامه ی عظیم "طرح توسعه ی دهلی تا سال 2021" نیز می خواهد این شهر را هر طور که شده به جایی بهتر و زیباتر (و متأسفانه غربی تر) تبدیل کند. با توسعه ی شهر، شهرک های حاشیه ای جدیدی مثل گورگوان و نویدا – که عموماً صنعتی هستند – متولد شده اند و مجتمع های اقامتی و مراکز خرید چندین طبقه مثل قارچ در حال رشد کردن هستند. بعضی از ساکنین دهلی به سختی با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می کنند اما بیشتر مردم دهلی شتاب زده در حال کار برای ساختن آینده ی خودشان و آینده ی دهلی هستند. گسترش اَبَرشهر دهلی باعث شده که این شهر در واقع از تعریف یک شهر فراتر رفته و به ی منطقه ی استراتژیک در کشور تبدیل شود.
برخی عقیده دارند که بسیج سرمایه و منابع، علت اصلی وقوع تحولات مثبت در دهلی است. آلودگی هوا در حال کاهش است و مقامات دولتی هر هفته برنامه های مدرنیزاسیون جدیدی را ارائه می کنند. دیگر به ندرت ممکن است در خیابان های پایتخت گاو ببینید؛ در می 2007، اداره راهنمایی و رانندگی تصممیم گرفت تمام گرفت انواع وسایل نقلیه ی خطرناک را از جاده ها بیرون کند و در نتیجه در حال حاضر گاوهای سرگردان به سرعت جمع آوری شده و به گاوداری های دولتی منتقل می شوند. البته تصمیمات سیاسی غلطی نیز در مورد این شهر گرفته شده است. مثلاً در سال 2007 فروش غذای خیابانی در دهلی رسماً ممنوع شد (گرچه در عمل هنوز همه جا دیده می شود) و بحث هایی نیز در مورد ممنوعیت راندن ریکشا (درشکه های سه چرخه) در بخش تاریخی شهر در جریان بود. متأسفانه این تصمیمات عموماً از ناحیه ی سیاستمداران متمولی صادر می شوند که هیچوقت به مرکز شهر پا نگذاشته اند و از زندگی روزانه ی شهر دهلی و نیاز شهر به ریکشا و اغذیه فروشی های خیابانی بی خبرند. علی رغم همه ی این مسائل، دهلی در حال رشد است و به از دست دادن سنت هایش که در نتیجه ی تلاش برای غربی شدن اتفاق داده، کاملاٌ بی تفاوت است.
نه تنها به دلیل راه های حمل و نقل خوب و زیرساخت های قوی، بلکه به دلیل تاریخ شهر به عنوان یکی از کهن ترین شهرهای جهان و عصاره ی تاریخ هند، دهلی یک نقطه ی شروع عالی برای گردش در شمال هند است.
این شهر با گنبدهای قدیمی و بعضاً نیمه ویرانی پوشانده شده که نیمی از آنها اصلاٌ در نقشه های گردشگری ثبت نشده اند. این گنبدها دقیقا" مانند فیل هایی که در کنار جاده های پرترافیک حرکت می کنند و مثل بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی، بخشی از هویت شهر دهلی هستند. دهلی پویایی بمبئی یا اتمسفر کلکته را ندارد اما در دهلی می توانید در یک روز به دیدن مناره ی قطب بروید که در سال 1199 میلادی توسط شاه قطب الدین ایبکِ ترک تبار برای گرامیداشت پیروزی وی در مقابل رایپوت های هندو ساخته، و در همان روز از کاخ راشتاراپاتی بهاوان، شاهکار معماری عصر استعمار که در سال 1920 ساخته شده دیدن کنید. همچنین می توانید از جانتار مانتار دیدن کنید و در بین مجسمه های این رصدخانه ی متعلق به سال 1725 میلادی که توسط جای سینگ، بنیانگذار و فرمانروای جایپور ساخته شده است به گردش بپردازید. قدم زدن در فضای معنوی مقبره ی شیخ نظام الدین اولیاء، عارف مسلمان قرن 14 میلادی یا دیدن باغ-مقبره ی شاه همایون گورکانی متعلق به قرن 16 میلادی هم خالی از لطف نیست. بعد از گردش در خیابان های شلوغ محله ی شاه جهان آباد که قدیمی ترین محله ی دهلی و متعلق به قرن 17 میلادی است، می توانید به راجگهات بروید که محل سوزانده شدن پیکر مهاتما گاندی (طبق سنن هندو) در سال 1948 است. باغ های لودی که گل و گیاهان آن توسط گنبدهای متعلق به قرن 15 احاطه شده نیز دیدنی هستند. بعد از دیدن همه ی این جاذبه ها، هنوز بیش از نیمی از دهلی را ندیده اید..
اما برخلاف جاذبه های فراوان دهلی، اگر در یکی از هتل های پنج ستاره ی آن (مثل هتل امپریال و هتل آمان جدید) اقامت کنید، دهلی شهر آرامش بخشی نیست و برای آلودگی بالایش (یکی از 20 شهر آلوده ی دنیا) معروف است. توصیه ی ما این است که اگر عاشق تاریخ یا گم شدن در هیاهوی یک شهر شلوغ نیستید، یا برای تجارت به دهلی سفر نکرده اید، بعد از استراحت پس از یک پرواز طولانی، تنها چند تا از بهترین دیدنی های شهر را (از فهرست بالا) انتخاب کنید و به سفرتان ادامه دهید. هند با طبیعت و دیدنی های بی نظیرش در انتظار شماست.
آگرا :
شهر آگرا در 200 کیلومتری جنوب شرقی دهلی، 60 کیلومتری شرق باراتاپور، و 120 کیلومتری شمال گوالیور واقع شده است.
این شهر همیشه در برنامه ی سفر کسانی که برای اولین بار به هند سفر می کنند، قرار دارد چون مسلماً هیچکس دلش نمی خواهد بدون دیدن تاج محل از هند برود. این شهر به عنوان زادگاه و پایتخت سه نسل از مهم ترین دودمان های پادشاهی قرون وسطی، فرهنگ و استعداد مردمان آن عصر را در دل حکاکی های خود ابدی کرده است. آگرا شهری است که زیباترین نمونه های معماری گورکانیان را می توان در آن دید، که معروف ترین آنها تاج محل است. زیبایی این بناها شما را مدهوش می کند، اما دانستن تاریخ پرماجرای این دوران و اتفاقاتی که در این ساختمان ها رخ داده است، باعث می شود تاریخ آگرا در مقابل چشمانتان زنده شود.
برای غرق شدن در تاریخ این بناها و در اتاق هایی که روزگاری صدای پادشاهان گورکانی در آنها می پیچیده است، بهتر است دو روز کامل را در نظر بگیرید و یک راهنمای محلی خوب به همراه داشته باشید. اگر بودجه تان به شما اجازه می دهد، بهترین محل اقامت در شهر آگرا مطمئمناً هتل آمارویلاس طلایی است که همه ی اتاق هایش مشرف به تاج محل هستند.
جایپور :
بعد از استقلال، جایپور به پایتخت اداری و تجاری ایالت راجپوتانا تبدیل شد و به این ترتیب، رؤیاهای بنیانگذار این ایالت، مهاراجه ساواجای سینگ دوم به تحقق پیوست. این سیاستمدار، ریاضی دان و منجم برجسته در 13 سالگی به ریاست قبیله ی کاچواها رایپوت انتخاب شد که از زمان سلطنت همایون گورکانی به دلیل اتحادش با سلاطین گورکانی به قبیله ای قدرتمند و ثروتمند تبدیل شده بود. در واقع سلطان اورنگ زیب که یک مسلمان متعصب بود، علیرغم هندو بودن جای سینگ، نام ساوای را برای وی برگزید که به معنی "یک و نیم" است، چرا که وی از لحاظ علم و ادب بیش از یک تن بود. جای سینگ که توانسته بود استعداد خود را در برنامه ریزی نظامی به اورنگ زیب ثابت کند، در دربار این پادشاه رفته رفته قدرت گرفت و اجازه پیدا کرد پایتخت قلمرو خود را از تپه های محصور به دره ای سرسبز (جایپور کنونی) منتقل کند.
جایپور که ساخت آن در سال 1727 شروع شد و تنها در 8 سال به پایان رسید، اولین شهر هند است که بر طبق اصول کهن معماری هندی معروف به "شیلپا شاسترا" ساخته شده است. این شهر با دیوارهای مرتفعی محصور شده و خیابان های مستقیمی آن را به 9 بخش (چوکریس) تقسیم می کنند (بر مبنای نه بخش جهان از منظر طالع بینی هندی) که هر بخش به نام طبقه ای که در آن زندگی می کنند و صنعت مخصوص به آن طبقه نامگذاری شده است. این نظم و معماری در زمان خودش انقلابی در معماری شهر به وجود آورد. نام بازارهای این شهر هنوز یادآور طبقاتی هستند که روزگاری در این شهر می زیسته اند و در راسته های منظم و متحدالشکل این بازاها به فروش صنایعشان مشغول بوده اند. البته مسافرانی که امروزه به این شهر می آیند و سعی دارند در هیاهوی خیابان های کثیف و شلوغ این بازارها با فروشنده ها چانه بزنند، بعید است بتوانند نظمی که زمانی بر این منطقه حاکم بوده را تصور کنند.
علیرغم لقب رومانتیک این شهر (شهر صورتی)، جایپور از شهرهای چندان دیدنی ایالت راجستان نیست و به همین دلیل بهتر است بعد از بازدید از کاخ شهر و جاذبه های اطراف آن که همگی در مرکز شهر واقع شده اند، به دیدن جاذبه های خارج از شهر مانند قلعه ی آمبر بروید که اولین اقامتگاه سلطنتی مهاراجه های کاچواوا در 11 کیلومتری شمال جاپیور است. یا می توانید از کاخ سامودا دیدن کنید که یک ساعت از جایپور فاصله دارد. البته اگر به گردش در مکان های تاریخی چندان علاقه ای ندارید می توانید به مراکز خرید بروید. بازار صنایع دستی جایپور بسیار متنوع است؛ از جواهرات میناکاری و برنجی و سفالهای لاجوردی و صندل های چرمی گرفته، تا انواع فرش و پارچه های پشمی و قلاب بافی های کار دست و ساری های مرغوب و تزئینات منزل باعث شهرت این بازار شده است.
چرا صورتی؟ -- جایپور به شهر صورتی معروف است. علت این لقب، گچ کاری های صورتی رنگ دیوارها، معابد و بناهای بخش قدیمی شهر است. دلیل استفاده از این رنگ معلوم نیست اما فرضیه های مختلفی در این باره مطرح شده است. بعضی می گویند استفاده از رنگ صورتی برای کاهش انعکاس نور آفتاب بوده و عده ای بر این باورند که جای سینگ دوم - بنیانگذار این شهر - به خدای شیوا (که رنگ مورد علاقه اش صورتی است) معتقد بوده است. بعضی دیگر نیز بر این عقیده اند که سینگ می خواسته از کاخ ها و قلعه های سلاطین گورکانی که با سنگ های ماسه ای صورتی رنگ ساخته می شده اند، تقلید کند. قابل قبول ترین فرضیه (که توسط بریتانیایی ها در عصر راج مطرح شد) این است که صورتی نماد مهمان نوازی است و این شهر نیز احتمالاً برای خوشامدگویی به هنری هفتم در سفری که در سال 1876 به این شهر داشته، به این رنگ درآمده است. این شهر هر ده سال یک بار توسط شهرداری مجدداً به رنگ صورتی رنگ آمیزی می شود و در سال 2000 که سال بازدید بیل کلینتون ازین شهر بود، این شهر زودتر از موعد مقرر رنگ آمیزی شد. قبلاً در بعضی خیابان های شهر هم ورود خودرو ممنوع بود اما این ممنوعیت برداشته شده و در حال حاضر در محله هایی مثل باپو بازار، خودروها و ریکشاها در رفت و آمد هستند. اگر در ساعات اوج شلوغی شهر به این منطقه بیایید ممکن است ساعت ها طول بکشد تا به مقصدتان برسید.
غروب جایپور -- توصیه ی ما این است که در هنگام غروب خورشید در افق تپه های آراوالی، این شهر صورتی را از بالای قلعه ی ناهارگار (قلعه ی ببر) تماشا کنید. با شروع شب، افق شهر همچون جواهری درخشان می شود و اگر در طول جشنواره ی دیوالی در ماه نوامبر در این شهر باشید، شاهد آتش بازی هایی فراموش نشدنی خواهید بود. از قلعه ی ناهارگار تنها ویرانه هایی به جا مانده اما برای تماشای شهر، نقطه ی بی نظیری است. در کافه ی این قلعه نوشیدنی ها و خوراکی های متنوعی سرو می شود.